پرهام بشکوهپرهام بشکوه، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پرهام بشکوه

پرهام بشکوه امروز چهارشنبه 5 آذرماه 1399 در ساعت 4:15 دقیقه قدم به این دنیا گذاشت - خوش اومدی عزیزم

نشستن پرهام

پرهام کوچولو که جدیدا شبها به هنگام خواب بقیه دوست داره محیط اطرافش را بشناسه و در روشنی باشه و از تاریکی فراری هست، تا ساعتها خواب را از چشمان ما می رباید. در همین ساعتها کارهای جدید انجام میدهد. شب ۱۱ بهمن نشسته بود روی مبل به کمک بالش.  ...
25 بهمن 1399

آتلیه

با توجه به اینکه پرهام جون زود بدنیا آمد فرصت نشد به آتلیه برم ولی تا پرهام کوچولو و نوزاد بود خانوادگی به آتلیه رفتیم و خاطرات به یاد ماندنی رقم زدیم. ...
25 بهمن 1399

آغون

امروز ۲۵ بهمن۹۹ پرهام کوچولو خیلی قشنگ آغون آغون می کرد . خیلی حس خوبی بود. پارسا ذوق کرده بود و به آرزوش که حرف زدن پرهام و بازی با اوست داشت نزدیک می شد..  روز سه شنبه ۲۱ بهمن پرهام ختنه شد . خیلی بد بود خیلی گریه کرد و اصلا مثل پارسا نبود. پارسا بسیار آرامتر و مظلوم تر بود. 
25 بهمن 1399

آغون

امروز ۲۵ بهمن۹۹ پرهام کوچولو خیلی قشنگ آغون آغون می کرد . خیلی حس خوبی بود. پارسا ذوق کرده بود و به آرزوش که حرف زدن پرهام و بازی با اوست داشت نزدیک می شد..  روز سه شنبه ۲۱ بهمن پرهام ختنه شد . خیلی بد بود خیلی گریه کرد و اصلا مثل پارسا نبود. پارسا بسیار آرامتر و مظلوم تر بود.  ...
25 بهمن 1399

خنده پرهام

پرهام کوچولو روز ۱۰ بهمن اولین خنده با صدا را برای مامانی کرد و دل همه شاد شد. جدیدا با خنده ما میخنده و اگه اخم کنبم و با صدای بلند حرف بزنیم ناراحت میشه و گاهی گریه میکنه. خنده هایی که میکنه تمام شب بیداریها و خستگی ها را میبره.  ...
13 بهمن 1399

طعم نبات داغ

پرهام جون جدیدا شروع کرده به شناخت اطرافش.  با نگاهش همه جا را رصد میکنه. ماشالله نسبت به سنش خیلی تیز هست. امشب برای اولین بار طعم شیرین نبات داغ را تجربه کرد . آخه به قول مادربزرگش سردی کرده بود . بسیار با لذت خورد. یاد پارسا افتادم.
14 دی 1399

طعم نبات داغ

پرهام جون جدیدا شروع کرده به شناخت اطرافش.  با نگاهش همه جا را رصد میکنه. ماشالله نسبت به سنش خیلی تیز هست. امشب برای اولین بار طعم شیرین نبات داغ را تجربه کرد . آخه به قول مادربزرگش سردی کرده بود . بسیار با لذت خورد. یاد پارسا افتادم.
14 دی 1399