پرهام بشکوهپرهام بشکوه، تا این لحظه: 3 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

پرهام بشکوه

پرهام بشکوه امروز چهارشنبه 5 آذرماه 1399 در ساعت 4:15 دقیقه قدم به این دنیا گذاشت - خوش اومدی عزیزم

خوش اومدی عزیزم

پرهام بشکوه امروز چهارشنبه 1399/9/5 در ساعت 4:15 دقیقه قدم به این دنیا گذاشت - خوش اومدی عزیزم

تولد یک سالگی پرهام

سلام امروز تولد یک سالگی پرهام جون هست  به خاطر کرونا همچنان میترسیم دور هم جمع بشیم. امروز دایی میثم و زن دایی فرنوش تماس گرفتند و تبریک گفتند دیشب خاله فاطمه و امروز خاله سمیرا و عمه و زن عمو و عمو همه پیام گذاشتند.  مامان جون به مناسبت تولد پرهام کیک پخته ولی جای همه فامیل خالی هست که دور هم تولد بگیریم.  عزیزم عشقم تولدت مبارک انشالله با آرزوهایی که همه برات میکنند آینده خوبی میش رو داشته باشی.  از جمله آرزوی عمه که نوشته مرد بزرگ و نامداری بشوی .  نازنینم الان که یک ساله شدی دستت را به همه جا میگیری و راه میری . گاهی دستت را ول میکنی و تنها می ایستی. کلماتی بی هدف بیان میکنی مانند عمه و مامان. ب...
5 آذر 1400

اولین مهد کودک

بلاخره روزهای آخر خانه داری و با بچه ها بودن داره سپری میشه. به خاطر نگرانی در خصوص وابستگی پرهام و جدایی اون از من و گذراندن نیمی از روز در مهد ، به ناچار از ۲۰ شهریور پرهام جون را به مهد گلهای ایران در خردمند به مدیریت خانم کاشفی بردم . از روزی ۱۰ دقیقه شروع کردیم تا به امروز که یه هفته گذشته به ۶ ساعت رسید. خدا را شکر به هر سختی که بود به لطف خدا پرهام هم همراهی کرد و کم و بیش با مهد کنار آمده. ولی برای خودم خیلی سخته . انگار تیکه ای از قلبم را جدا کردم . خدایا هم پرهام و هم پارسا را به خودت میسپارم ...
27 شهريور 1400

اولین دندان

روز ۲۰ مرداد اولین مروارید ساحل پرهام پدیدار شد. عزیز کوچولو من اولین دندانش در ۲۰ مرداد جوانه زد و مامان جون براش آش دندونی پخت و چون عمو امیر و زن عمو و مریم جون کرونا داشتند ما آش را به درب خانه هاشون بردیم. مرداد ماه پر از تغییرات برای پرهام بود. از زمانی که ۸ ماهش تمام شد یعنی ۵/۵ /۱۴۰۰  تونست چهار دست و پا به راحتی بره و بعدش طی هفته بعدش دستش را به مبل و تخت میگیره و میایسته و جلو میره و بعدش دندان در آورد. فقط خیلی سخت میخوابه و وابسته هست و دل تو دل من نیست که چطوری بزارمش مهد کودک . خدایا شرایط را خودت فراهم کن. پرهام قشنگم امیدوارم زندگیت مانند دندونهای سفیدت روشن و سفید باشه.  ...
25 مرداد 1400

هفت ماهگی

پرهام جون برای اولین بار تنها و بدون کمک در پایان هفت ماهگی نشست . جدیدا با سرعت بیشتر سینه خیز میره و صداهایی از خودش در میاره شبیه پرنده قمری. هر روز که میگذره با نمک تر میشه.          ...
7 تير 1400

دلنوشته

سلام . این نوشته را برای خود پرهام جان میزارم تا بدونه زمان تولدش اوضاع چگونه بود.  عزیزم زمانی که مامان شما را باردار شد در جامعه و در واقع در همه کشورها ویروس کرونا شیوع پیدا کرده بود و بسیار خطرناک بود و روزانه جان خیلی ها را میگرفت و همگی ملزم به زدن ماسک بودیم و امکان سفر و گردش نبود و حتی نباید به خانه دوستان و اقوام میرفتیم. با سختی زیادی دوران بارداری من با استرس در محل کار و نبود مامان جون و بابا جون (یکسال زندگی در کانادا) گذشت.  عزیزم زمان شما رییس جمهور آقای روحانی بود که در ۷ ماهگی شما با رای گیری آقای رئیسی انتخاب شد. در این دوران گرانی بی داد میکرد و به خاطر کرونا اوضاع اقتصادی بدتر هم شده بود.  مدارس آ...
7 تير 1400

۶ ماهگی

مامان جون شانه اش را عمل کرده و ما از نیمه ماه رمضان در خانه آنها هستیم. روزها داره سپری میشه و من هر روز نگران رفتن به اداره میشم و اینکه پرهام کوچولو را چه کنم.  یکماهی هست که حریره بادام و سرلاک و سوپ سبزیجات میخوره و بسیار شیطون شده.  با پارسا حال میکنه و براش با صدای بلند میخنده. خواب تو روزش کم شده و من اذیت میشم و همش میخواد در آغوش من باشه شبها تا صبح شیر میخوره ولی خوابش را دوست دارم. عکسهای ۶ ماهگی اش زیبا شد و برای همه فرستادم ...
4 خرداد 1400

۵ ماهگی

سلام. دیروز پرهام ۵ ماهش تمام شد . ماه رمضان هست و امسال بسیار گرم شده و پرهام کوچولو دیگه آستین کوتاه میپوشه. دیگه کامل غلت میزنه و بازیگوش شده و خنده صدا دار میکنه. کاملا من و بابا و برادرش را میشناسه . میتونه شیشه شیرش را بگیره . مدتهاست لثه اش میخواره و دست خودش و بقیه را به دهان میکشه. در جواب حرفها با زبون خودش پاسخ میده. گستره دیدش کامل شده. ولی به طور کل در ضمن شیرینی ، کمی غرغرو هست و دائم تو بغل هست و مثل پارسا با خودش حال نمیکنه.  ...
6 ارديبهشت 1400

اولین خنده صدادار

پرهام کوچولو دیگه شیطون شده و دوست داره باهاش بازی کنیم روز ۷ فروردین اولین خنده با صدای بلند را کرد. خیلی با نمک شده. موهاش هم که ریخته بود داره در میاد.  فقط بر  عکس پارسا زورگو هست و برای گرسنگی و خواب جیق بنفش میکشه.گاهی وقتها لج میکنه اگه دیر به نیازش پاسخ بدیم. امروز ۱۳ فروردین راحت به بالش تکیه میده .  ...
14 فروردين 1400